واضحترین عطر پراکنده در هواست روزهای در راه تو؛ روزهای نجات؛ روزهای روشنی و چراغ. از نو بیتاب شدن برای حرمت دل بزرگی میخواهد. دلی که اندوه و مصیبت شما را هر روز و هر جا با خود بکشد. کل یوم. کل عرض.
وقت رفتن، معصومه برایم دعا کرد دیوانه بروم و مجنون برگردم.باید زنجیری به من میدادید تا در دوریها به دل شوریده ام ببندم. باید شب و روزهای جمعه را از هفته ام پاک میکردید تا حرمانِ بودن در بین زوارتان را نکشم. چه خوب است عشق شما. چه خوب است روضه های شما که راهمان میدهد به محبتتان. امسال و امروز، در همه ی روزهایتان دلم را بسابید. پاکیزه ام کنید تا به دعوت بعدیتان با قلبی سلیم بیایم زیارتتان.