نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

وَ لَمْ أکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقیّاً...
[زکریا گفت] و من هرگزخود را از دعا به درگاه تو محروم و ناامید ندیده‌ام‌‌‌...
"مریم/چهار"

نویسندگان
پیوندها

حب الحسین(2)

سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۵۱ ب.ظ

واضحترین عطر پراکنده در هواست روزهای در راه تو؛ روزهای نجات؛ روزهای روشنی و چراغ. از نو بیتاب شدن برای حرمت دل بزرگی میخواهد. دلی که اندوه و مصیبت شما را هر روز و هر جا با خود بکشد. کل یوم. کل عرض. 

وقت رفتن، معصومه برایم دعا کرد دیوانه بروم و مجنون برگردم.باید زنجیری به من میدادید تا در دوریها به دل شوریده ام ببندم. باید شب و روزهای جمعه را از هفته ام پاک میکردید تا حرمانِ بودن در بین زوارتان را نکشم. چه خوب است عشق شما. چه خوب است روضه های شما که راهمان میدهد به محبتتان. امسال و امروز، در همه ی روزهایتان دلم را بسابید. پاکیزه ام کنید تا به دعوت بعدیتان با قلبی سلیم بیایم زیارتتان.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۲۸
مهدیه فاتح

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی