نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

وَ لَمْ أکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقیّاً...
[زکریا گفت] و من هرگزخود را از دعا به درگاه تو محروم و ناامید ندیده‌ام‌‌‌...
"مریم/چهار"

نویسندگان
پیوندها

‌شرحگی

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ق.ظ

قومی از نبودنم گلایه می‌آورند به دور و نزدیک. انگار برای خستگی می‌دویده‌ام این همه وقت. انگار کوبیدن آب در هاون شده بودنت، دختر.

وقتهاست که منتظر شنیدن نغمه‌ی دل‌انگیزی‌ام که به گوشم نمی‌آید. نمی‌رساند خودش را. من را. و هیچ سفر قریب و بعیدی هم نمیطلبدم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۲۹
مهدیه فاتح

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی