نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

وَ لَمْ أکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقیّاً...
[زکریا گفت] و من هرگزخود را از دعا به درگاه تو محروم و ناامید ندیده‌ام‌‌‌...
"مریم/چهار"

نویسندگان
پیوندها

نفحه

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ق.ظ

شاه‌مقصود به دست، فکر میکردم باید این روزهای آخری که توی دستم دارمش به کدام ذکر معطرش کنم؛ قبل از رسیدنش به دستها و بند بند انگشتان تو، با دانه‌ به دانه‌شان کدام راز را در میان بگذارم که بریزند به سرانگشتانت. 

هستی‌ات تشویق من است برای دور ریختن حرف و عرف و ظاهربینیهای مردم؛ قدمهای لرزیده‌ام م را محکم میکند.

رنجیده‌ام از طعنه‌ها و ملامت‌های آشنای خویشان... اما دل نمیدهم به هیچکدام. مگر همیشه نبوده؟ مگر همیشه نیست؟ عوضش عاشق نمازهایمان توی مسجدهای سر راه قدم زدن، هر بار در گوشه‌ای از این تهران نخواستنی‌ ام و حسرت آن نماز ظهر و عصری که توی آن مسجد دم خاطره‌ی برف تو نخواندیمش، روی دلم مانده.

عاشق تمام زینتها و تجملاتی هستم که نداریمشان و حتی حسرت نداشتن خیلی چیزهایی که از روی هوس دارمشان آزارم میدهد. عاشق کبابها وحلیمهای باب طبع، عاشق آرام و بی هیچ خیال بیهوده‌ای نشستن روی راحتیهای طبقه‌ی آخر چارسو و گوش سپردن به «به خاطر سنگفرشی که مرا به تو میرساند» ام. و اینها به قول تو "زیادند". زیادی که مثل مرهم و ضماد، سر میرود توی دلم و میدود مینشیند روی داغ زخمها.

راستی مگر چقدر از حقیقت با معاینه‌ی ظاهر دستگیر ما میشود؟ دستگیر آنها* میشود؟


*آدم بزرگها ، ارقام را دوست دارند. وقتی با ایشان از دوست تازه ای صحبت میکنید هیچوقت از شما راجع به آنچه اصل است نمیپرسند. هیچوقت به شما نمیگویند که مثلاً  آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازیهایی را  بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می کند؟ بلکه از شما میپرسند: چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟ و تنها در آن وقت است که خیال میکنند او را میشناسند.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۱
مهدیه فاتح

نظرات  (۱)

ای خدا... توی ایستگاه اتوبوس روبروی امامزاده صالح بودیم که گفتی از تسبیح. حول حالنا الی احسن الحال.
پاسخ:
یادته ریحون؟ کاش حواسمون به صاحبمون باشه. من خیلی دورم؛ دعام کن...
:*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی