نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

نبیذ

آسوده تنی که با تو پیوست...

وَ لَمْ أکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقیّاً...
[زکریا گفت] و من هرگزخود را از دعا به درگاه تو محروم و ناامید ندیده‌ام‌‌‌...
"مریم/چهار"

نویسندگان
پیوندها

دوستی نیست در آن دل که شکیبایی هست

پنجشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ

ای دوست! قبولم کن و جانم بستان

مستم کن و از هر دو جهانم بستان

با هر چه دلم قرار گیرد بی تو

آتش به من اندر زن و آن‌ام بستان

*جرئت خالصانه خواندن این رباعی را نداشته‌ام وقت‌ها و مدت‌ها‌‌‌.‌‌‌‌..نه تنها جرأت خالصانه زمزمه کردنش را نداشتم، که وحشت داشتم از تصورش؛ از تصور "آن‌ام بستان"...ولی یک لحظه نگاهت را بر ندار، یک لحظه گوش باش! علم تو محیط است به تمام بی‌قراری‌ها، خستگی‌ها با تمام چیزهایی که خیال کردم/کردیم آرامش‌اند. خواه و ناخواه، دل، با جز تویی قرار نمی‌گیرد. این است حکایت تمام دلزدگی‌ها و رنج‌های بی‌حاصل جان‌کاه و مردافکنی که مقصدشان تو نبودی. چنان پرده‌ی تجربه تمام منظرم را می‌گیرد که قطع و یقین می‌کنم خلوص و عشق، سپیدی و محبت به هزار لایه‌ی خاک و خرابه مرده است. به «ای دوست» قیس بنی‌عامر سر مزار لیلی و جان دادنش، عاجزانه و غریبانه غبطه می‌خورم. دور این روزها و شب‌هام شده سیکلی از خستگی؛ عمیق و پنهان.

صدای شهرام ناظری در آلبوم "یادگار دوست"اش، نشسته به هوای پاییزانه‌ و باران‌زده‌ی امشبم. امشبی که عزیز است برای خاطر عید الله الأکبر فردا:

ای دوست...قبولم کن و جانم بستان.

خدا جان! مبارک باشد ولایت این آیه‌ی بزرگ روشنت بر ما.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۰۹
مهدیه فاتح

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی